لیستلغتنامه دهخدالیست . (فرانسوی ، اِ) جریده . سیاهه . دفتر. قائمه .- لیست حقوق ؛ صورتی متضمن نام گیرندگان حقوق .
لیست سیاهblack listواژههای مصوب فرهنگستانفهرستی از نام افراد یا سازمانهایی که متهم یا مظنون به انجام فعالیت یا عمل نامطلوبی هستند
لستلغتنامه دهخدالست . [ ل َ] (ص ) خوب و نیکو. (برهان ) (جهانگیری ) : نفسی پر ز سماع و نفسی پر ز نزاع نفسی لست و ابالی نفسی نفس خریم . مولوی (از جهانگیری ).اما «لست » در این شاهد عربی صیغه ٔ متکلم وحده از«لیس » است یعنی باکی ندارم
لستلغتنامه دهخدالست . [ل َ ت َ ] (ع فعل ) نیستی تو. و در بیت ذیل ظاهراً مخفف لست اهلا للعطاء و للصلة و امثالهماست : هست فتوای فتوت را قلم در دست اوپاسخ فتوا نعم راند بجای لا و لست .سوزنی .
لسدلغتنامه دهخدالسد. [ ل َس َ / ل َ ] (ع مص ) مکیدن بچه همه ٔ شیر مادر را. (منتهی الارب ). شیر مکیدن بچه . (منتخب اللغات ). شیر خوردن آهوبره از مادر. || لیسیدن انگبین . (تاج المصادر). لیسیدن عسل . (منتخب اللغات ) (منتهی الارب ). || به زبان لیسیدن آوند. (منته
لیست سیاهblack listواژههای مصوب فرهنگستانفهرستی از نام افراد یا سازمانهایی که متهم یا مظنون به انجام فعالیت یا عمل نامطلوبی هستند
لیست سیاهblack listواژههای مصوب فرهنگستانفهرستی از نام افراد یا سازمانهایی که متهم یا مظنون به انجام فعالیت یا عمل نامطلوبی هستند
ژان لوانژلیستلغتنامه دهخداژان لوانژلیست . [ ل ِ ژِ ] (اِخ ) (قدیس ) یوحنّا القدیس . نام یکی از دوازده حواری عیسی و شاگرد محبوب آن حضرت . در جلیله ٔ بیت سعید تولد یافت و از جوانی به عیسی مسیح پیوست و ظاهراً پیش از آن درک محضر یحیی تعمیددهنده کرده بود و از شاگردان او بشمار میرفت . وی نویسنده ٔ انجیل یوح
فوتبالیستلغتنامه دهخدافوتبالیست . (از انگلیسی ، ص ، اِ) کسی که فوتبال بازی کند. آنکه در بازی فوتبال مهارت دارد. رجوع به فوتبال شود.
ناتورالیستلغتنامه دهخداناتورالیست . (فرانسوی ، ص ) طبیعی دان و محقق در تاریخ طبیعی . || کسی که حیوانات را برای گردآوری در کلکسیون آماده میسازد. || نویسنده ای که پیرو مکتب ناتورالیسم باشد و به سبک آن چیز نویسد. پیرو مکتب ادبی ناتورالیسم . || پیرو مکتب فلسفی ناتورالیسم . کسی که بجز طبیعت نیروی خلاق و
پلیستلغتنامه دهخداپلیست . [پ ُ ] (فرانسوی ، اِ) جنسی از حشرات هی منو پتر نیش دار از خانواده ٔ وِسپیده و آن زنبوری است طویل با شکم بیضی برنگ سیاه یا اسمر.