لیپیدفرهنگ فارسی عمیدمادهای نامحلول در آب که شامل عناصر کربن، اکسیژن، و هیدروژن است و از عناصر اصلی تولیدکنندۀ انرژی در مواد غذایی محسوب میشود.
جایمان لَتیprovenience lotواژههای مصوب فرهنگستانکوچکترین واحد فضایی در تعیین جایمان و ثبت و ضبط دادههای دوبعدی برای یافتههای سطحی و سهبعدی برای یافتههای کاوش
لت لتلغتنامه دهخدالت لت . [ ل َ ل َ ] (ص مرکب ) لخت لخت . پاره پاره : جغد که با باز و با کلنگان پردبشکندش پر و مرز گردد لت لت . عسجدی . ... دارد چو... خواجه ش لت لت ریشی دارد چو ماله آلوده به بت .عماره
دولایۀ لیپیدیlipid bilayerواژههای مصوب فرهنگستانساختار دولایهای که اساس غشاهای زیستی را تشکیل میدهد و در آن مولکولهای فسفولیپید با آرایش خاصی نظام یافتهاند
پروتئین لیپیدلنگرlipid-anchored proteinواژههای مصوب فرهنگستانپروتئینی که ازطریق پیوند اشتراکی با یک یا دو مولکول اسید چرب در غشای زیستی مستقر میشود