مارمولکلغتنامه دهخدامارمولک . [ ل َ ] (اِ مرکب ) مارمورک . سوسمار. ضَب ّ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). جانوری است از رده ٔ خزندگان و از راسته ٔ سوسماران و از گروه شکافی زبانان که در همه ٔ مناطق معتدل و سرد اروپا و آسیاو افریقا فراوان است . این جانور بسیار چابک است و در حدود <span class="hl" dir=
مارمولکفرهنگ فارسی عمید۱. (زیستشناسی) گروهی از جانوران خزنده، چابک، و شبیه سوسمار با بدن فلسدار و دُمِ بلند که قادرند دُم ازدسترفتۀ خود را ترمیم کنند.۲. [عامیانه، مجاز] مکار؛ حیلهگر.۳. (صفت) [عامیانه، مجاز] لاغر.
مارمولکفرهنگ فارسی معین(لَ) (اِمر.) 1 - جانوری است خزنده که پوستش از پولک های شاخی پوشیده شده است . دارای دو زوج اندام حرکتی است ، چلپاسه . 2 - کنایه : از آدم زیرک و آب زیرکاه .
کرپوواژهنامه آزادبه معنی مارمولک آفتاب پرست در تداول زبان مردم کرمان، به مارمولک گویند مارمولک مارمولک در لهجه کرمانی در گویش کرمانی، نوعی مارمولک که همان آفتاب پرست است. اسم روستایی از توابع چهارگنبد سیرجان که مارمولک در آنجا فراوان دیده می شود.