ترجمه مقاله

مالش

māleš

۱. دستمالی.
۲. [مجاز] تنبیه؛ مجازات.
⟨ مالش دادن: (مصدر متعدی)
۱. مالیدن.
۲. مشت‌مال دادن.
۳. [مجاز] تنبیه کردن: ◻︎ چنانت دهم مالش از تیغ تیز / که یا مرگ خواهی ز من یا گریز (نظامی۵: ۸۲۸).

۱. مشتومال، ماساژ
۲. اصطکاک، سایش
۳. تماس
۴. کوفتگی
۵. مجازات، کیفر، گوشمالی ≠ نوازش

ترجمه مقاله