لغتنامه دهخدا
ممانح . [ م ُ ن ِ ] (ع ص ) ماده شتری که شیرش باقی باشد پس از سپری شدن شیر دیگر شتران . (از منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (از آنندراج ). ناقه ٔ منوح . (از اقرب الموارد). || ماده شتری که در زمستان شیر دهد. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). || باران پیوسته که منقطع ن