۱. بازدارنده؛ جلوگیریکننده.
۲. (اسم) [عامیانه، مجاز] مشکل؛ معضل.
〈 مانع شدن: (مصدر متعدی) [قدیمی] منع کردن؛ جلوگیری کردن.
۱. بازدارنده، جلوگیر، رادع، مخل، مزاحم
۲. بند، سد
۳. حاجز
۴. حایل
۵. عایق
۶. محظور، محذوریت
۷. مشکل، ایراد
بازدارنده، گیر، راهبند