انگشت میانیmiddle finger, digit medius, digit tertius manusواژههای مصوب فرهنگستانسومین انگشت که بلندترین انگشت دست است
مانولغتنامه دهخدامانو. (اِ) صدا و آواز بازگشت و رد آواز. || صوت و آواز. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || روح و جان . || آوازه و شهرت . (ناظم الاطباء). شایعه . خبر. (از فرهنگ جانسون ).
مانولغتنامه دهخدامانو. (اِخ ) هندیان نوع بشر را زاده ٔ وجودی مقدس می شمارند و آن وجود را مانو می خوانند و معتقدند که مجموعه ٔ قوانین ایشان موسوم به «مانوادار مازاستر» از آثار اوست . مجموعه ٔ قوانین مانو در زبان سانسکریت منظوم است . (از اعلام تمدن قدیم فوستل دوکولانژ، ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی ). در
مانولغتنامه دهخدامانو. (اِخ ) دهی از دهستان پاریز است که در بخش مرکزی شهرستان سیرجان واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
مانولغتنامه دهخدامانو. (اِ) صدا و آواز بازگشت و رد آواز. || صوت و آواز. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || روح و جان . || آوازه و شهرت . (ناظم الاطباء). شایعه . خبر. (از فرهنگ جانسون ).
مانولغتنامه دهخدامانو. (اِخ ) هندیان نوع بشر را زاده ٔ وجودی مقدس می شمارند و آن وجود را مانو می خوانند و معتقدند که مجموعه ٔ قوانین ایشان موسوم به «مانوادار مازاستر» از آثار اوست . مجموعه ٔ قوانین مانو در زبان سانسکریت منظوم است . (از اعلام تمدن قدیم فوستل دوکولانژ، ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی ). در
مانولغتنامه دهخدامانو. (اِخ ) دهی از دهستان پاریز است که در بخش مرکزی شهرستان سیرجان واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
مانولغتنامه دهخدامانو. (اِ) صدا و آواز بازگشت و رد آواز. || صوت و آواز. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || روح و جان . || آوازه و شهرت . (ناظم الاطباء). شایعه . خبر. (از فرهنگ جانسون ).
مانولغتنامه دهخدامانو. (اِخ ) هندیان نوع بشر را زاده ٔ وجودی مقدس می شمارند و آن وجود را مانو می خوانند و معتقدند که مجموعه ٔ قوانین ایشان موسوم به «مانوادار مازاستر» از آثار اوست . مجموعه ٔ قوانین مانو در زبان سانسکریت منظوم است . (از اعلام تمدن قدیم فوستل دوکولانژ، ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی ). در
مانولغتنامه دهخدامانو. (اِخ ) دهی از دهستان پاریز است که در بخش مرکزی شهرستان سیرجان واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).