مالوزلغتنامه دهخدامالوز. (اِ) کربسه . کرباسه . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
مولوجلغتنامه دهخدامولوج . [ م َ ] (ع ص ) رجل مولوج ؛ مرد سختی دیده . (منتهی الارب ). مرد سختی روزگارچشیده . (ناظم الاطباء). || درددندان رسیده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
مالجلغتنامه دهخدامالج . [ ل َ ] (معرب ، اِ) ماله ٔ گلکاران ، معرب است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مأخوذ از فارسی ، ماله ٔ گلکاران . (ناظم الاطباء). آلتی که بدان گل مالند، معرب ماله ٔ فارسی است . ج ، موالج . (از اقرب الموارد). و رجوع به ماله شود.