ماهوارهلغتنامه دهخداماهواره . [ ماه ْ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) ماهوار. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ماهیانه باشد که به نوکران دهند. (فرهنگ جهانگیری ). ماهیانه . مشاهره . سرماهی . مهواره . گویا در میان فارسی زبانان هند به معنی ماهیانه و ماهانه است . (یادداشت به خط مرحو
ماهوارهفرهنگ فارسی عمیددستگاهی که از زمین بهوسیلۀ موشک به فضا پرتاب میشود و در مدار زمین، ماه، یا سیارات دیگر قرار میگیرد و برای ارتباطهای تلفنی، تلویزیونی، عکسبرداری، هواشناسی، و پارهای امور دیگر استفاده میشود؛ قمر مصنوعی.
ماهوارهفرهنگ فارسی معین(رِ) 1 - (ص .) مانند، ماه ، زیبا. 2 - (اِ.) اجرامی که به مدار زمین پرتاب می شوند جهت انتقال علایم رادیویی و تلویزیونی از نقطه ای به نقطة دیگر در روی زمین ، قمر مصنوعی .
قوطیماهوارهcan satelliteواژههای مصوب فرهنگستاننوعی محمولة موشک کاوش به شکل قوطی با ارتفاع تقریبی 115 میلیمتر و قطر 66 میلیمتر و جرمی کمتر از 350 گرم که کاربرد آموزشی دارد نیز: قوطیواره cansat
ماهوارة بزرگlarge satellite, large sat, large-sized satelliteواژههای مصوب فرهنگستانماهواره با جرمی بیش از 2000 کیلوگرم
ماهوارۀ تلویزیونیtelevision satelliteواژههای مصوب فرهنگستانماهوارهای در مدار زمین که علائم تلویزیونی را بین ایستگاههای تلویزیونی رله میکند
دِنای ماهوارهایsatellite DNAواژههای مصوب فرهنگستانتوالیهای متعدد تکراری و پیاپی در ژنگان هوهستهایها که در مرحلۀ گریزانش همچگال نمای متراکم و متمایزی در لولۀ آزمایش پیدا میکند اختـ . دِناماه satDNA
ژرفاسنجی ماهوارهایsatellite bathymetryواژههای مصوب فرهنگستانتعیین عمق آب نسبت به سطح تراز دریا با استفاده از ماهواره
تلویزیون ماهوارهایsatellite TV, sat TV, satellite televisionواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه سامانۀ ماهوارهای که علائم تلویزیونی را از فرستندههای زمینی جمعآوری کرده و پس از تقویت و مدولهسازی ازطریق باند ریزموج به زمین و گیرندههای تلویزیونی میرساند
قوطیماهوارهcan satelliteواژههای مصوب فرهنگستاننوعی محمولة موشک کاوش به شکل قوطی با ارتفاع تقریبی 115 میلیمتر و قطر 66 میلیمتر و جرمی کمتر از 350 گرم که کاربرد آموزشی دارد نیز: قوطیواره cansat
نهانماهوارهcryptic satelliteواژههای مصوب فرهنگستانتوالی دِنای ماهوارهای که از دِنای اصلی با روش مرکزگریزی جدا نمیشود