ترجمه مقاله

مبین

mobin

۱. آشکارکننده.
۲. [قدیمی] واضح؛ روشن‌.

۱. آشکارکننده
۲. آشکار، روشن، هویدا، واضح
۳. روشنگر

بازگوکننده

ترجمه مقاله