ترجمه مقاله

مترصد

mote(a)rassed

چشم‌به‌راه؛ منتظر.

امیدوار، چشمبهراه، درکمین، کمینگر، گوشبهزنگ، مترقب، متوقع، مراقب، منتظر

ترجمه مقاله