25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
فعل متعدی
متعدیساز
متعدی (دستور زبان)
فعل گذرا، فعل متعدی
شکستن (لازم و متعدی)
شکستن (لازم و متعدی)
تراگذر
زورستان
گاشتن
ماردن ،میراندن
«»
پیدا نشد!
منظور شما این بود؟
شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
برای این واژه یک معنی پیشنهاد دهید.