لغتنامه دهخدا
متعهد. [ م ُ ت َ ع َهَْهَِ ] (ع ص ) تیمار دارنده . (ناظم الاطباء). || پیوسته مشغول به یک کار و مواظب در کار. (ناظم الاطباء). || هم عهد و عهد گیرنده و ضامن . ج ، متعهدین . (ناظم الاطباء). آن که عهد و پیمان بندد و اجرای کاری رابعهده گیرد تا انجام دهد : ب