ترجمه مقاله

متلاشی

mote(a)lāši

چیزی که اجزای آن از هم گسیخته و پراکنده شده باشد؛ ازهم‌پاشنده؛ مضمحل.

۱. آشولاش، ازهمپاشیده، پاشیده، پراکنده، داغان، مضمحل، ولو
۲. تلاشگر، جستجوگر

فرو پاشنده، فروریخته

ترجمه مقاله