متلاطسلغتنامه دهخدامتلاطس . [ م ُ ت َ طِ ] (ع ص ) موج طپانچه زن پی در پی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). موجهایی که به همدیگر طپانچه زنند. (ناظم الاطباء).
متلاطثلغتنامه دهخدامتلاطث . [ م ُ ت َ طِ] (ع ص ) موج بر هم زننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تلاطث و متلاطس شود.
موجلغتنامه دهخداموج . [ م َ / م ُ ] (ع اِ) کوهه ٔ آب . ج ، امواج . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). روکه . مور. (منتهی الارب ). نورد آب . (مهذب الاسماء). آشوب دریا. (ترجمان القرآن جرجانی ص 96). نورد. کوهه . کوهه ٔ آب . خیزابه