متلایسلغتنامه دهخدامتلایس . [ م ُ ت َ ی ِ ] (ع ص ) نیکوخوی . (آنندراج ) (از منتهی الارب )(از اقرب الموارد). خوش خوی . (ناظم الاطباء). || اغماض کننده و اغماض کرده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به تلایس شود.
متیلاز الگودارmaintenance methylase, maintenance methyltransferaseواژههای مصوب فرهنگستانمتیلازی که براساس الگوی قبلی به گروههای سیتوزین، در دِنای هوهستهای، متیل اضافه میکند
متیلاز نوالگوde novo methylase, de novo methyltransferaseواژههای مصوب فرهنگستانمتیلازی که بدون الگو و از نو به گروههای سیتوزین، در دِنای هوهستهای، متیل اضافه میکند
متلوصلغتنامه دهخدامتلوص . [ م ُ ت َ ل َوْ وِ ] (ع ص ) پیچنده و برگردنده . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). پیچیده و برگردیده . (از ناظم الاطباء). رجوع به تلوص شود.
متلصلغتنامه دهخدامتلص . [ م ُ ت َل ْل ِ ] (ع ص ) نرم و هموار گرداننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد). کسی که نرم میکند و ملایم میسازد. (ناظم الاطباء). رجوع به تتلیص شود.