ترجمه مقاله

متمکن

mote(a)makken

۱. کسی که توانایی و مکنت دارد.
۲. [قدیمی] جاگرفته؛ جایگیر.

۱. توانگر، ثروتمند، دولتمند، غنی، متمول ≠ مفلس، ندار
۲. ثابت، جایگزین، جایگیر، مقیم
۳. دارایامکان، توانا، قادر

ترجمه مقاله