مثرطملغتنامه دهخدامثرطم . [ م ُ ث َ طِ ] (ع ص ) بسیار فربه یا خاص است به ستور. (منتهی الارب ) (از محیطالمحیط). بسیار فربه و ستور بسیار فربه . (ناظم الاطباء).
مترتملغتنامه دهخدامترتم . [م ُ ت َ رَت ْ ت ِ ] (ع ص ) آن که رتمه بندد و رتمه رشته ای که بر انگشت بندند جهت یاد دادن چیزی که گفته باشند. (آنندراج ). کسی که بر انگشت خود جهت یادداشت رشته ای بسته باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به ترتم شود.
مترطملغتنامه دهخدامترطم . [ م ُ ت َ رَطْ طِ ] (ع ص ) آن که بازدارد پلیدی را. (آنندراج ). کسی که خودداری می کند در دفع پلیدی و غایط خود. (ناظم الاطباء). و رجوع به ترطم شود.