مطواءلغتنامه دهخدامطواء. [ م ُ طَ ] (ع اِمص ) یازیدگی و درازشدگی ، اسم است تمطی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مَثْوَايَفرهنگ واژگان قرآنجايگاه من - منزلت من (اسم مکان از ماده ثوي يثوي ثواء و به معناي محل اقامت با استقرار است )
مطواحلغتنامه دهخدامطواح . [ م ِطْ ] (ع اِ) چوبدستی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).عصا و چوب دستی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ام مثواکلغتنامه دهخداام مثواک . [ اُم ْ م ِ م َث ْ ] (ع اِ مرکب ) صاحبةالمنزل . (از اقرب الموارد). زن کدبانو و خانه دار. و رجوع به ام المثوی شود.
طهر مثواهلغتنامه دهخداطهر مثواه . [ طَ هََ رَ م َث ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) به معنی پاکیزه باد جایگاه وی ، و آن را هنگام درود فرستادن بسوی مردگان ادا کنند.