محالمةلغتنامه دهخدامحالمة.[ م ُ ل َ م َ ] (ع مص ) با کسی حلم برزیدن . (المصادر زوزنی ). با کسی دوستی برزیدن . (تاج المصادر بیهقی ).
معالمةلغتنامه دهخدامعالمة. [ م ُ ل َ م َ ] (ع مص ) با کسی به علم نورد کردن . (المصادر زوزنی ). نبرد کردن در علم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مبارزه کردن در علم با کسی و از او عالمتر بودن . (از اقرب الموارد).