ترجمه مقاله

محیل

mohil

۱. (حقوق) حواله‌دهنده؛ برات‌کش.
۲. چاره‌کننده.
۳. حیله‌گر.

۱. پرحیله، حیلهپرداز، حقهباز، حیلهگر، دغا، دغل، رند، زیرک، شیاد، شیطان، فریبکار، فریبنده، محتال، مزور، مکار، ناقلا ≠ ساده
۲. باهوش
۳. براتکش، حوالهگر

ترجمه مقاله