ترجمه مقاله

مخدوش

maxduš

۱. خراشیده‌شده؛ خدشه‌دار.
۲. [مجاز] معیوب؛ نامنسجم.

خدشهدار، خراشیده، معیوب، دستخورده ≠ بیعیب، سالم

ترجمه مقاله