مخصوصلغتنامه دهخدامخصوص . [ م َ ] (ع ص ) خاص کرده شده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (دهار) : و مخصوص ساخت او را به رسم های برگزیده . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 308). از برادران و خواهران مستثنی شدم و مزید تر
مخشوشلغتنامه دهخدامخشوش . [ م َ ] (ع ص ) بعیر مخشوش ؛ شتری که در بینی وی چوپ کرده باشند تا مهار بر آن کشند. (از منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
حرارت مخصوصلغتنامه دهخداحرارت مخصوص . [ ح َ رَ ت ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرارت مخصوص هر جسم ، مقدار گرمائی است که حرارت یک گرم از آن جسم رایک درجه بالا ببرد، چنانکه حرارت مخصوص آب میان صفر و صد درجه مساوی واحد است . حاصل ضرب حرارت مخصوص هر جسم بسیط جامد در وزن اتمی آن ، مقداری ثابت میباشد.<b
جرم مخصوصلغتنامه دهخداجرم مخصوص . [ ج ِ م ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )در اصطلاح فیزیک ، نسبت جرم جسم است بحجم آن ، یا جرم واحد حجم جسم . اگر جسم G و حجم آن V و جرم مخصوص g فرض شود رابطه ٔ زیر ب
مخصوصیتلغتنامه دهخدامخصوصیت . [ م َ صی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص )خصوصیت وملکیت . || دوستی و مودت . (ناظم الاطباء).
مخصوصاًلغتنامه دهخدامخصوصاً. [ م َ صَن ْ ] (ع ق ) خصوصاً و علی الخصوص و بطور خاص . (ناظم الاطباء). و رجوع به خصوصاً شود.
شمشیربازیفرهنگ فارسی عمیدنوعی ورزش که با استفاده از شمشیر مخصوص، لباسهای ایمنی و در زمین مخصوص انجام میشود.
مخصوصیتلغتنامه دهخدامخصوصیت . [ م َ صی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص )خصوصیت وملکیت . || دوستی و مودت . (ناظم الاطباء).
مخصوصاًلغتنامه دهخدامخصوصاً. [ م َ صَن ْ ] (ع ق ) خصوصاً و علی الخصوص و بطور خاص . (ناظم الاطباء). و رجوع به خصوصاً شود.
حرارت مخصوصلغتنامه دهخداحرارت مخصوص . [ ح َ رَ ت ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرارت مخصوص هر جسم ، مقدار گرمائی است که حرارت یک گرم از آن جسم رایک درجه بالا ببرد، چنانکه حرارت مخصوص آب میان صفر و صد درجه مساوی واحد است . حاصل ضرب حرارت مخصوص هر جسم بسیط جامد در وزن اتمی آن ، مقداری ثابت میباشد.<b
نامخصوصلغتنامه دهخدانامخصوص . [ م َ ] (ص مرکب ) چیزی که مخصوص نباشد و عام بوده و اختصاص به کسی یا چیزی نداشته باشد. (ناظم الاطباء). غیراختصاصی . عمومی .
جرم مخصوصلغتنامه دهخداجرم مخصوص . [ ج ِ م ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )در اصطلاح فیزیک ، نسبت جرم جسم است بحجم آن ، یا جرم واحد حجم جسم . اگر جسم G و حجم آن V و جرم مخصوص g فرض شود رابطه ٔ زیر ب