ترجمه مقاله

مداوا

modāvā

درمان کردن؛ دوا کردن؛ معالجه کردن: ◻︎ فکر بهبود خود ای دل ز دری دیگر کن / درد عاشق نشود بِِه به‌ مداوای حکیم (حافظ: ۷۳۶).

تداوی، تشفی، چاره، درمان، درمانگری، شفا، علاج، معالجه

درمان

ترجمه مقاله