مرتسملغتنامه دهخدامرتسم . [ م ُ ت َ س َ ] (ع ص ) امتثال شده . مطاع . اطاعت شده : نایب یزدان بحق گرنه توئی پس چراست حکم تو چون حکم حق نزد بشر مرتسم . خاقانی . || مرسوم . (فرهنگ فارسی معین ).متبع. رجوع به معنی قبلی و نیز رجوع به معنی
مرتسملغتنامه دهخدامرتسم . [ م ُ ت َ س ِ ] (ع ص ) فرمان برنده . (آنندراج ). مطیع و فرمانبردار هر قاعده و قانونی . (ناظم الاطباء). امتثال کننده . اطاعت کننده . نعت فاعلی است از ارتسام به معنی امتثال . || گوینده ٔ کلمه ٔ تکبیر و اﷲ اکبر. (ناظم الاطباء). تکبیر گوینده و تعویذ و دعا خواننده . رجوع ب
جامع خرم آبادلغتنامه دهخداجامع خرم آباد. [ م ِ ع ِ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) مسجدی است در خرم آباد که شاه پرور سلطان دختر اغرلو سلطان بسال 970 هَ .ق . آن را ساخته است و بعدها به امرشاه سلطان حسین صفوی مرمت شده است . تاریخ بناء آن را در محراب درسنگی مرتسم ساخته اند. (از مرآت ا
مرتکزلغتنامه دهخدامرتکز. [ م ُ ت َ ک ِ ] (ع ص ) رگ برجهنده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مختلج . (متن اللغة). || ثابت . (آنندراج ).که در جای خود استوارتر و ثابت باشد. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). منتصب بر زمین . فروبرده . (یادداشت مرحوم دهخدا). مستقر. جایگزین . (فرهنگ فارسی معین ).
جامع گنجهلغتنامه دهخداجامع گنجه . [ م ِ ع ِ گ َ ج َ ] (اِخ ) مسجدی است در گنجه که شاه عباس اول در سال 1015 هَ .ق . یعنی همان تاریخی که گنجه را فتح کرد، در آنجا بنا نهاده است . معمار این مسجد شیخ بهائی بوده که تفصیل آن را در سنگی مرتسم کرده بود و بعداً قشون قراباغی
جامع سبزوارلغتنامه دهخداجامع سبزوار. [ م ِ ع ِ س َ زِ ] (اِخ ) مسجدی است در سبزوارکه گویند خواجه علی مؤید آخرین حکمران سربداریه که معاصر امیر تیمور بوده و به خدمت او شتافته است ، بنا کرده . این مسجد چندین بار مرمت و تعمیر شده و ضمن تعمیر آب انبار سنگی پیدا شد که چند شعر بروی آن مرتسم بود از جمله شع