مرحلةلغتنامه دهخدامرحلة. [ م َ ح َ ل َ ] (ع اِ) فرودآمدنگاه . (منتهی الارب ). منزلگاه . (دستور الاخوان ) (غیاث اللغات ). منزل . مرحل . (مهذب الاسماء). منزل بین دو منزل . (از متن اللغة). || منزلی که از آنجا بار می بندندو حرکت می کنند. (از متن اللغة). کوچگاه . (غیاث اللغات ). || مسافتی که مسافر
مرحلةلغتنامه دهخدامرحلة. [ م ُ رَح ْ ح َ ل َ ] (ع ص ) شتری که بر آن پالان نهاده باشند . (منتهی الارب )(از متن اللغة). || شتری که او را فرود آورده باشند . (متن اللغة).
مرحلةدیکشنری عربی به فارسیمنظر , وجهه , صورت , لحاظ , پايه , مرحله , دوره تحول وتغيير , اهله قمر , جنبه , وضع , مرحله اي کردن , صحنه
مرحلهلغتنامه دهخدامرحله . [ م َ ح َ ل َ ] (ع اِ) منزل . فرودآمدنگاه بین راه . جای باش . کوچگه . کوچگاه . جای فرودآمدن . ج ، مراحل : قدری چوب صندل با خود آورد چون به مرحله ٔ بازرگانان رسید و او را بدید. (سندبادنامه ص 300). مرحله ٔ طالبان
مرحلة آینهایmirror phaseواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای از رشد کودک بین 6 ماهگی تا 18 ماهگی که در آن کودک تصویر خود را در آینه تشخیص میدهد
مرحلة پیادهسازیimplementation phaseواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای که در آن راهکار برگزیده برای دستیابی به تحویلیهای نهایی پروژه به اجرا درمیآید
مرحلة پیادهسازیimplementation stageواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای از چرخة توسعة نرمافزار که در آن یک نرمافزار براساس مشخصات طراحی تولید شده و آزمونها بر روی هریک از واحدهای تولیدشده اجرا شده است متـ . مرحلة برنامهسازی programming stage
مرحلۀ نیمهنهاییsemi finalواژههای مصوب فرهنگستانمسابقۀ قبل از مرحلۀ نهایی/ مرحلۀ پایانی متـ . مرحلۀ نیمهپایانی، نیمهنهایی، نیمهپایانی
مرحلة آینهایmirror phaseواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای از رشد کودک بین 6 ماهگی تا 18 ماهگی که در آن کودک تصویر خود را در آینه تشخیص میدهد
مرحلة پیادهسازیimplementation phaseواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای که در آن راهکار برگزیده برای دستیابی به تحویلیهای نهایی پروژه به اجرا درمیآید
مرحلة پیادهسازیimplementation stageواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای از چرخة توسعة نرمافزار که در آن یک نرمافزار براساس مشخصات طراحی تولید شده و آزمونها بر روی هریک از واحدهای تولیدشده اجرا شده است متـ . مرحلة برنامهسازی programming stage