ترجمه مقاله

مرده

morde

۱. [مقابلِ زنده] انسان یا حیوان که بی‌جان شده باشد؛ درگذشته؛ بی‌جان.
۲. (قید) [عامیانه، مجاز] بی‌حس و حرکت.
۳. (صفت) [مجاز] نابودشده.
۴. [قدیمی، مجاز] بسیارشیفته؛ عاشق.
۵. (صفت) [قدیمی، مجاز] خاموش‌شده.
۶. (صفت) [قدیمی، مجاز] خشک؛ لم‌یزرع.

۱. بیجان، درگذشته، متوفا، مرحوم، میت ≠ حی، زنده
۲. خاموش، ساکت
۳. بیروح
۴. بیحس، بیحرکت
۵. قدیمی
۶. ازیادرفته، فراموششده
۷. آبدیده
۸. تیره، کدر، تار
۹. ازبینرفته، نابودشده، تباهشده
۱۰. بایر، ناکشته
۱۱. خشک، خشکیده

ترجمه مقاله