مرسللغتنامه دهخدامرسل . [ م ُ س ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ارسال در تمامی معانی . رجوع به ارسال شود. || پیغام فرستنده و ارسال کننده . (ناظم الاطباء). فرستنده . گسیل دارنده : ما یفتح اﷲ للناس من رحمة فلا ممسک لها و مایمسک فلامرسل له من بعده و هوالعزیز الحکیم . (قرآن <span
مرسللغتنامه دهخدامرسل . [ م ُ س َ ] (ع ص ) اسم مفعول است از مصدر ارسال .فرستاده . (منتهی الارب ). فرستاده شده . (غیاث ) (آنندراج ). ارسال شده . رسول . (از اقرب الموارد) : این فرستادن مرا پیش تو میرهست برهانی که شد مرسل خبیر. مولوی .<br
مرسلدیکشنری عربی به فارسیاعزام کننده , توزيع کننده امکانات , فرستنده , انتقال دهنده , منتقل کننده , فرا فرست
حدیث مرسللغتنامه دهخداحدیث مرسل . [ ح َ ث ِ م ُ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از دوازده قسم حدیث ضعیف . رجوع به حدیث شود.
خبر مرسللغتنامه دهخداخبر مرسل . [ خ َ ب َ رِ م ُ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خبر مرسل خبری است که راویی آنرا به راوی دیگر میرساند بی آنکه سلسله ٔ ارسال متصل باشد و آن همچون خبر مسند در نزد بعضی از اصولیین حجت است .
مرسلاتلغتنامه دهخدامرسلات . [ م ُ س َ ] (اِخ ) (الَ ...) نام سوره ٔ 77 از قرآن کریم ، مکیه است و پنجاه آیت دارد و پس از سوره ٔ قیامت و پیش از نباء قرار گرفته و با آیه ٔ «والمرسلات عرفا» آغاز میگردد.
مرسلاتلغتنامه دهخدامرسلات . [ م ُ س َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مرسَلة، مؤنث مرسَل ، اسم مفعول از مصدر ارسال . رجوع به مرسَل و ارسال شود. || بادها یا فرشتگان یا اسبان . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) : والمرسلات عرفا. (قرآن 1/77)؛ سوگند به
مرسلاتلغتنامه دهخدامرسلات . [ م ُ س ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِمرسِلة، مؤنث مُرسل . رجوع به مرسِل و ارسال شود.
مرسلونلغتنامه دهخدامرسلون . [ م ُ س َ ] (ع ص ،اِ) ج ِ مرسَل در حالت رفع (در فارسی رعایت این قاعده نشود). فرستادگان . فرستاده شدگان . ارسال شدگان : قال فما خطبکم أیها المرسلون . (قرآن 57/15 و 31/51)؛ گفت
مرسلاتلغتنامه دهخدامرسلات . [ م ُ س َ ] (اِخ ) (الَ ...) نام سوره ٔ 77 از قرآن کریم ، مکیه است و پنجاه آیت دارد و پس از سوره ٔ قیامت و پیش از نباء قرار گرفته و با آیه ٔ «والمرسلات عرفا» آغاز میگردد.
مرسلاتلغتنامه دهخدامرسلات . [ م ُ س َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مرسَلة، مؤنث مرسَل ، اسم مفعول از مصدر ارسال . رجوع به مرسَل و ارسال شود. || بادها یا فرشتگان یا اسبان . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) : والمرسلات عرفا. (قرآن 1/77)؛ سوگند به
مرسلاتلغتنامه دهخدامرسلات . [ م ُ س ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِمرسِلة، مؤنث مُرسل . رجوع به مرسِل و ارسال شود.
مرسلونلغتنامه دهخدامرسلون . [ م ُ س َ ] (ع ص ،اِ) ج ِ مرسَل در حالت رفع (در فارسی رعایت این قاعده نشود). فرستادگان . فرستاده شدگان . ارسال شدگان : قال فما خطبکم أیها المرسلون . (قرآن 57/15 و 31/51)؛ گفت
حدیث مرسللغتنامه دهخداحدیث مرسل . [ ح َ ث ِ م ُ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از دوازده قسم حدیث ضعیف . رجوع به حدیث شود.
خبر مرسللغتنامه دهخداخبر مرسل . [ خ َ ب َ رِ م ُ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خبر مرسل خبری است که راویی آنرا به راوی دیگر میرساند بی آنکه سلسله ٔ ارسال متصل باشد و آن همچون خبر مسند در نزد بعضی از اصولیین حجت است .