مزمنلغتنامه دهخدامزمن . [ م ُ م ِ ] (ع ص ) بر جای مانده شونده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (غیاث ). بر جای مانده . کهنه و دیرینه . دارای زمان و دیرینه . (ناظم الاطباء). دیرینه و کهنه . (آنندراج ) (غیاث ) . کهن . عتیق . طویل (از نظر زمان ). پیاده (مقابل حاد). متقادم . (یادد
مزمنفرهنگ فارسی عمید۱. کهنه؛ دیرینه؛ آنچه زمان درازی بر آن گذشته.۲. [مقابلِ حاد] (پزشکی) ویژگی هر بیماری طولانیمدت که به تدریج بروز میکند.
مزمن گردیدنلغتنامه دهخدامزمن گردیدن . [ م ُ م ِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) کهنه شدن . ازمان . دیرینه گشتن . تقادم : و آن را [ کفتگی لب ها ] که مزمن گردد این طلا بکار دارند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی از یادداشت مرحوم دهخدا).
حامل مزمنchronic carrierواژههای مصوب فرهنگستانحاملی که اگر درمان نشود، در تمامی طول دورۀ زندگی خود ریزاندامگان را حمل میکند
مزمنهلغتنامه دهخدامزمنه . [ م ُ م ِ ن َ ] (ع ص ) چیزهای کهنه و دیرینه و بر جای مانده . (ناظم الاطباء). کهنه . عتیقه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || در اصطلاح طب ، مقابل حاده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بعضی بیماریها سخت آشفته و تیز و گذرنده باشد و ماده ٔ آن سخت متحرک باشد و آن را به تازی
مزمن گردیدنلغتنامه دهخدامزمن گردیدن . [ م ُ م ِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) کهنه شدن . ازمان . دیرینه گشتن . تقادم : و آن را [ کفتگی لب ها ] که مزمن گردد این طلا بکار دارند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی از یادداشت مرحوم دهخدا).
حامل مزمنchronic carrierواژههای مصوب فرهنگستانحاملی که اگر درمان نشود، در تمامی طول دورۀ زندگی خود ریزاندامگان را حمل میکند
مزمن گردیدنلغتنامه دهخدامزمن گردیدن . [ م ُ م ِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) کهنه شدن . ازمان . دیرینه گشتن . تقادم : و آن را [ کفتگی لب ها ] که مزمن گردد این طلا بکار دارند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی از یادداشت مرحوم دهخدا).
مزمنهلغتنامه دهخدامزمنه . [ م ُ م ِ ن َ ] (ع ص ) چیزهای کهنه و دیرینه و بر جای مانده . (ناظم الاطباء). کهنه . عتیقه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || در اصطلاح طب ، مقابل حاده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بعضی بیماریها سخت آشفته و تیز و گذرنده باشد و ماده ٔ آن سخت متحرک باشد و آن را به تازی
اختلال تیک حرکتی یا آوایی مزمنchronic motor or vocal tic disorderواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اختلال تیک که در آن فرد در مدتی افزون بر یک سال دچار تیکهای حرکتی یا صوتی شود درحالیکه دورههای توقف تیک از سه ماه تجاوز نکند
حامل مزمنchronic carrierواژههای مصوب فرهنگستانحاملی که اگر درمان نشود، در تمامی طول دورۀ زندگی خود ریزاندامگان را حمل میکند
سردرد تنشی مزمنchronic tension headacheواژههای مصوب فرهنگستانسردرد تنشزادی که شش ماه یا بیشتر ادامه مییابد