مسترشدلغتنامه دهخدامسترشد. [ م ُت َ ش ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استرشاد. راست روی خواهنده و رهنمایی طلب کننده . (غیاث ) (آنندراج ). طلب کننده ٔرشد و راه راست . (اقرب الموارد). آنکه طلب رشد کند.طالب راه راست . راه راست خواه . || مرید. (غیاث ) (آنندراج ). مقابل مرشد : مرشد ط
مسترشد بالغتنامه دهخدامسترشد با. [ م ُ ت َ ش ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) فضل بن احمد (المستظهرباﷲ) ابن المقتدی عبداﷲبن محمد هاشمی عباسی مکنی به ابومنصور، بیست و نهمین خلیفه ٔ عباسی . وی به سال 485 هَ . ق . متولد شد و در سال 512</sp
مسترشد بالغتنامه دهخدامسترشد با. [ م ُ ت َ ش ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) فضل بن احمد (المستظهرباﷲ) ابن المقتدی عبداﷲبن محمد هاشمی عباسی مکنی به ابومنصور، بیست و نهمین خلیفه ٔ عباسی . وی به سال 485 هَ . ق . متولد شد و در سال 512</sp
ابومنصورلغتنامه دهخداابومنصور. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن فضل مسترشد (512 - 529 هَ . ق .). رجوع به مسترشد... شود.
ابوعلیلغتنامه دهخداابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) صدقه . جلال الدین وزیر مسترشد خلیفه ٔ عباسی در 513 هَ . ق .
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نظام الملک ، مکنی به ابونصر. در هجدهم رمضان سنه ٔ ست عشرة و خمسمائة(516 هَ .ق .) مسترشد او را وزارت داد و در سنه ٔ تسععشرة و خمسمائة (519) معزول شد و در ایام وزارت او مسترشد خواست
ابوالقاسملغتنامه دهخداابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) علی بن طراد زینبی . وزیر مسترشد و مقتضی عباسی . رجوع به علی ... شود.
مسترشد بالغتنامه دهخدامسترشد با. [ م ُ ت َ ش ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) فضل بن احمد (المستظهرباﷲ) ابن المقتدی عبداﷲبن محمد هاشمی عباسی مکنی به ابومنصور، بیست و نهمین خلیفه ٔ عباسی . وی به سال 485 هَ . ق . متولد شد و در سال 512</sp