25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
prepared
نامستعد
متشمر
سازور
predisposes
predisposing
مهیا
prepare
preparing
بجاردن
جستوجوی متن
predisposes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستعد، مستعد کردن، زمینه را مهیا ساختن
predisposing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستعد، مستعد کردن، زمینه را مهیا ساختن
drunkenwise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستعد
drunkeness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستعد بودن
predisturb
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستعد
بیشتر
۲۴۸ واژه در متن