مستعینلغتنامه دهخدامستعین . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استعانة. اعانت خواهنده و مددجوینده . (غیاث ) (اقرب الموارد). یاری خواهنده . مددخواهنده . کمک خواهنده . یاری طلب . یاری جو. یاری خواه : چه گوئی بود مستعین مستعان گرنباشد چنین مستعین مستعان را. <p clas
مستحنلغتنامه دهخدامستحن . [ م ُ ت َ ح ِن ن ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استحنان . || ناقه و شتر ماده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استحنان شود.
مستهینلغتنامه دهخدامستهین . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) تحقیرکننده و استهزاکننده و سبک شمرنده . (از اقرب الموارد). و رجوع به استهانة شود.
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با. [ م ُ ت َ ن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب سلیمان بن محمدبن هودبن عبداﷲبن موسی ، مولای ابوحذیفه ٔ جذامی ، مکنی به ابوایوب و مؤسس دولت آل هود در اندلس . وی به سال 410 هَ .ق . هنگامی که حکومت امویان در اندلس رو بضعف گذاشته بود ب
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با. [ م ُ ت َن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب سلیمان بن حکم بن سلیمان بن عبدالرحمان الناصر اموی ، مکنی به ابوایوب . دوازدهمین خلیفه ٔ اموی در اندلس اسپانیا. وی به سال 354 هَ . ق . متولد شد و در سال 399</s
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با. [ م ُ ت َن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب عباس بن محمدبن ابی بکربن سلیمان ، مکنی به ابوالفضل ، از خلفای دولت عباسی ثانی در مصر. به سال 808 هَ . ق . بعد از درگذشت پدرش با وی بیعت شد. به سال 815
مستعینیلغتنامه دهخدامستعینی . [ م ُ ت َ ] (ص نسبی ) منسوب به مستعین که لقب خلیفه ٔ عباسی است . (از الانساب سمعانی ).
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با. [ م ُ ت َ ن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب سلیمان بن محمدبن هودبن عبداﷲبن موسی ، مولای ابوحذیفه ٔ جذامی ، مکنی به ابوایوب و مؤسس دولت آل هود در اندلس . وی به سال 410 هَ .ق . هنگامی که حکومت امویان در اندلس رو بضعف گذاشته بود ب
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با. [ م ُ ت َن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب سلیمان بن حکم بن سلیمان بن عبدالرحمان الناصر اموی ، مکنی به ابوایوب . دوازدهمین خلیفه ٔ اموی در اندلس اسپانیا. وی به سال 354 هَ . ق . متولد شد و در سال 399</s
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با. [ م ُ ت َن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب عباس بن محمدبن ابی بکربن سلیمان ، مکنی به ابوالفضل ، از خلفای دولت عباسی ثانی در مصر. به سال 808 هَ . ق . بعد از درگذشت پدرش با وی بیعت شد. به سال 815
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با.[ م ُ ت َ ن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب احمدبن محمدبن معتصم بن هارون الرشید، مکنی به ابوالعباس ، دوازدهمین تن از خلفای عباسی . وی به سال 219 هَ . ق . در سامراء متولد شد و در همین شهر اقامت گزید و در سال <span class="hl" dir="
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) مستعین باللّه مکنی به ابوالعباس . دوازدهمین خلیفه ٔ عباسی (248 - 251 هَ . ق .). رجوع به مستعین ... شود.
ابوالعباسلغتنامه دهخداابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) احمد مستعین . دوازدهمین خلیفه ٔ عباسی از سال 248 تا 251 هَ . ق . رجوع به مستعین ... شود.
اتامشلغتنامه دهخدااتامش . [ ] (اِخ ) ترکی وزیرمستعین خلیفه ٔ عباسی و بعد از کشته شدن اتامش ابوصالح عبداﷲبن محمدبن یزداد بوزارت مستعین انتخاب شد.
فهرمدلغتنامه دهخدافهرمد. [ ف َ م َ ] (اِخ ) از قرای ری است . وقعه ٔ یاران مستعین و حسین بن زید علوی در این مکان اتفاق افتاد. (معجم البلدان ).
شاه و عروسلغتنامه دهخداشاه و عروس . [ هَُ ع َ ] (اِخ ) نام دو کاخ بلندپرشکوه متعلق به متوکل عباسی و در سامراء و پنجاه ملیون درهم در مرمت آنها هزینه شده بوده است و این دوکاخ در زمان مستعین خراب گشت . (از معجم البلدان ).
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با. [ م ُ ت َ ن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب سلیمان بن محمدبن هودبن عبداﷲبن موسی ، مولای ابوحذیفه ٔ جذامی ، مکنی به ابوایوب و مؤسس دولت آل هود در اندلس . وی به سال 410 هَ .ق . هنگامی که حکومت امویان در اندلس رو بضعف گذاشته بود ب
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با. [ م ُ ت َن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب سلیمان بن حکم بن سلیمان بن عبدالرحمان الناصر اموی ، مکنی به ابوایوب . دوازدهمین خلیفه ٔ اموی در اندلس اسپانیا. وی به سال 354 هَ . ق . متولد شد و در سال 399</s
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با. [ م ُ ت َن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب عباس بن محمدبن ابی بکربن سلیمان ، مکنی به ابوالفضل ، از خلفای دولت عباسی ثانی در مصر. به سال 808 هَ . ق . بعد از درگذشت پدرش با وی بیعت شد. به سال 815
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با.[ م ُ ت َ ن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب احمدبن محمدبن معتصم بن هارون الرشید، مکنی به ابوالعباس ، دوازدهمین تن از خلفای عباسی . وی به سال 219 هَ . ق . در سامراء متولد شد و در همین شهر اقامت گزید و در سال <span class="hl" dir="
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با. [ م ُ ت َ ن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...)لقب ابراهیم بن علی بن عثمان بن یعقوب مرینی ، مکنی به ابوسالم ، از ملوک بنی مرین در مغرب اقصی . در حدود سال 760 هَ . ق . در مغرب با او بیعت شد و بعد از وقایع بسیاری که برای او رخ داد پس از د