ترجمه مقاله

مستکبر

mostakber

۱. باتکبر؛ خودخواه؛ بزرگ‌منش.
۲. گردنکش.

۱. استثمارگر، امپریالیست، سرمایهدار، طاغوتی
۲. گردنکش
۳. متکبر، مغرور ≠ مستضعف
۴. زورگو، قدرتطلب
۵. جهانخوار

ترجمه مقاله