ترجمه مقاله

مسمن

mosamman

۱. فربه؛ چاق.
۲. چرب؛ پرروغن.
۳. (اسم) = مسما۱

۱. پروار، چاق، سمین، فربه
۲. چرب، پرچربی ≠ لاغر

ترجمه مقاله