ترجمه مقاله

مسند

mosnad

۱. اسناد داده‌شده؛ نسبت‌داده‌شده.
۲. (ادبی) = گزاره
۳. حدیثی که به گویندۀ آن اسناد شود.

۱. اورنگ، تخت، تکیهگاه، سریر، عرش، کرسی
۲. بالش، پشتی، پیشگاه
۳. جاه، مرتبه، مقام
۴. خبر
۵. محکومبه، محمول، مسند

ترجمه مقاله