مشاؤونلغتنامه دهخدامشاؤون . [ م َش ْ شائو ] (ع ص ، اِ) پیروان حکمت مشاء. رجوع به مشاء و مشائین و مشائون و حکمت اشراق شود.
مساویانلغتنامه دهخدامساویان . [ م ُ ] (ع ص ، اِ) تثنیه ٔ مساوی (در حالت رفعی ). مساویین . رجوع به مساوی شود. || در اصطلاح منطق ، دو کلی بوند که از لحاظ مصداق یکی باشند و هر یک بر مصادیق دیگری به طور کلی صادق باشد. (از فرهنگ علوم عقلی ).
مصوونلغتنامه دهخدامصوون . [ م َص ْ ] (ع ص ) مصون . محفوظ. نگاهداشته شده ، و بدین صورت نادر است . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مصون شود.- ثوب مصوون ؛ ای محفوظ. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
میشوانلغتنامه دهخدامیشوان . [ میش ْ ] (اِخ ) دهی است در دو فرسخی بیشتر مشرقی دارنجان به فارس . (از فارسنامه ٔ ناصری ).
میسونلغتنامه دهخدامیسون . [ م َ ] (اِخ ) نام دختر بجدل ، مادر یزیدبن معاویةبن ابی سفیان . (از ناظم الاطباء) (از یادداشت مؤلف ) (از منتهی الارب ). بنت بجدل الکلبی ، زوجه ٔ معاویه و مادر یزید. (از حبیب السیر چ سنگی ج 2 ص 241) (
میسونلغتنامه دهخدامیسون . [ م َ ] (ع ص ) کودک خوش قامت نیکوروی . (منتهی الارب ، ماده ٔ م ی س ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).