لغتنامه دهخدا
مشنگ . [ م َ ش َ ] (ص ، اِ) دزد و راهزن . (برهان ) (انجمن آرا) (غیاث ) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ) (اوبهی ) (ناظم الاطباء). مشتنگ به زیادتی «تا» نیز آمده است . (فرهنگ رشیدی ) : شد میر رود نیل چو در نیل غرق شدخاشاک وار بر سر آب آمدآن مشنگ . <p