مشعبد

moša'bed

معنی

۱. شعبده‌باز.
۲. [مجاز] حیله‌گر.

مترادف

چشمبند، حقهباز، شارلاتان، شعبدهباز

جست‌وجوی دقیق

مشعبد

لغت‌نامه دهخدا

مشعبد. [ م ُ ش َ ب ِ ](ع ص ) مولد از اختلاط فارسی با تازی ، شعبده باز. ج ، مشعبدان . (ناظم الاطباء). مشعبذ. تردست . نیرنگ باز. شعبده باز. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : نداند مشعبد ورا بند چون نداند مهندس ورا درد چند. من

مشعبد

فرهنگ فارسی عمید

۱. شعبده‌باز.۲. [مجاز] حیله‌گر.

مشعبد

فرهنگ فارسی معین

(مُ شَ بِ) [ ع . ] (اِفا.)شعبده باز، حقه باز.

مشعبد

فرهنگ مترادف و متضاد

چشمبند، حقهباز، شارلاتان، شعبدهباز

جست‌وجوی هم‌آوا

مشعبذ

لغت‌نامه دهخدا

مشعبذ. [ م ُ ش َ ب َ ] (ع ص ) مرد مسحور که در نظر او چیزی آید و آن را اصل نباشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مرد سحرکرده شده که در نظر وی چیزی درآید که آن را اصلی نباشد. (ناظم الاطباء).

مشعبذ

لغت‌نامه دهخدا

مشعبذ. [ م ُ ش َ ب ِ] (ع ص ) مرد شعبده باز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مشعبد : نه عجب گر مشعبذ هوست چشم از آرزو چهار کند. عمادی (از سندبادنامه ص 183).</