مصلادلغتنامه دهخدامصلاد. [ م ِ] (ع ص ) ناقه ٔ کم شیر. || شتر ماده ٔ بچه دار بی شیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
مسلاتلغتنامه دهخدامسلات . [ م َ ] (ع اِ) مسلاة. سبب تسلی و خرسندی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مسلاة شود.
مسلاطلغتنامه دهخدامسلاط. [ م ِ ] (ع اِ) دندان کلید. ج ، مسالیط. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). کده ٔ کلید. (یادداشت مرحوم دهخدا). اسبک کلید. (مهذب الاسماء).
مصلاتلغتنامه دهخدامصلات . [ م ِ ] (ع ص ) مرد رسای در امور. (منتهی الارب ). ج ، مصالیت . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ).
مصلیاتلغتنامه دهخدامصلیات . [ م ُ ص َل ْ ل َ ] (ع اِ) ج ِ مصلی . (ناظم الاطباء). رجوع به مصلّی ̍ شود.
مسلوطلغتنامه دهخدامسلوط. [ م َ ] (ع ص ) سبک رخسار. (آنندراج ): رجل مسلوطاللحیة؛ مرد سبک رخسار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مرد تنک ریش . (ناظم الاطباء). سبک عارض .