مظاهرتلغتنامه دهخدامظاهرت . [ م ُ هََ / هَِ رَ ] (از ع ، اِمص ) پشتی و حمایت و دستگیری . (ناظم الاطباء). پشتی دادن و حمایت کردن . (غیاث ). موافقت . پشتی . هواداری . هواخواهی . مساعدت . معاضدت . یاری . همپشتی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :</spa
مظاهرتفرهنگ مترادف و متضاد۱. امداد، پشتگرمی، پشتیبانی، حمایت، کمک، مدد، مساعدت، معاضدت، هواداری، یارمندی، یاری ۲. یاری کردن، پشتیبانی کردن
مجاهرتلغتنامه دهخدامجاهرت . [ م ُ هََ / هَِ رَ ] (ع مص ) مجاهرة. دشمنی کردن : ایلک فرصت امکان مجاهرت و مکاشرت نگاه داشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 292). || آشکار
مجاورتلغتنامه دهخدامجاورت . [ م ُ وَ / وِ رَ ] (ع مص ) مجاورة. رجوع به مجاورة شود. || (اِمص ) همسایگی و درنزدیکی . (ناظم الاطباء). قرب و همسایگی . (غیاث ). نزدیکی . جوار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و نخواهم که بیش خونی ریخته شود، حق م