ترجمه مقاله

معاندت

mo'ānedat

۱. با هم ستیزه کردن؛ عناد کردن.
۲. دوری جستن.

۱. دشمنی، ستیز، ستیزهجویی، عناد، گردنکشی، مخالفت، معانده
۲. ستیزیدن، عنادورزیدن، ستیزهجویی کردن

دشمن

ترجمه مقاله