معتضدلغتنامه دهخدامعتضد. [ م ُ ت َ ض ِ ] (ع ص ) دادخواه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || یاری گیرنده . (غیاث ) (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اعتضاد شود.
نوروز معتضدلغتنامه دهخدانوروز معتضد. [ ن َ / نُو زِ م ُ ت َ ض ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) روز اول خردادماه بود. (یادداشت مؤلف از تاریخ قم ص 146). پس نوروز بنهاد [ معتضدباﷲ ] که آن را در تقاویم نیروز معتضد نویسند تا عادت نوروز و افت
معتضد بالغتنامه دهخدامعتضد با. [ م ُ ت َ ض ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) ابوبکربن المستکفی عباسی پس از مرگ برادر خود حاکم در مصر خلافت یافت (در جمادی الثانیه ٔ 753 هَ . ق .) و امیر مبارزالدین محمد در فارس و یزد و کرمان خطبه به نام او خواند. (تاریخ الخلفاء سیو
معتضد بالغتنامه دهخدامعتضد با. [ م ُ ت َ ض ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) احمدبن طلحة (الموفق باﷲ)بن جعفر (المتوکل باﷲ). مکنی به ابوالعباس شانزدهمین خلیفه ٔ عباسی (242 - 289 هَ . ق .) در بغداد ولادت و نشأت یافت و در همانجا در
معتضد موحدیلغتنامه دهخدامعتضد موحدی . [ م ُ ت َ ض ِ دِم ُ وَح ْ ح ِ ] (اِخ ) علی المعتضدبن ادریس المأمون بن یعقوب المنصور ملقب به المعتضدباﷲ و مکنی به ابوالحسن (متوفی به سال 646 هَ . ق .) از خلفای موحدین مراکش است که پس از وفات برادرش رشید به سال <span class="hl" d
معتضدبالغتنامه دهخدامعتضدبا. [ م ُ ت َ ض ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) داودبن محمد (متوکل علی اﷲ)بن معتضد اول (ابی بکربن سلیمان ) مکنی به ابوالفتح و ملقب به معتضدباﷲ ثانی (755 -845 هَ . ق .) از خلفای دولت عباسی مصر است . به
معتضدبالغتنامه دهخدامعتضدبا. [ م ُ ت َ ض ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) عبادبن محمدبن اسماعیل بن عباد لخمی (متوفی به سال 464 هَ. ق .) از فرزندان نعمان بن منذر و دومین پادشاه دولت عبادیه در اشبیلیه ٔ اندلس است . وی پس از وفات پدر به سال <span class="hl" dir="l
نوروز معتضدلغتنامه دهخدانوروز معتضد. [ ن َ / نُو زِ م ُ ت َ ض ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) روز اول خردادماه بود. (یادداشت مؤلف از تاریخ قم ص 146). پس نوروز بنهاد [ معتضدباﷲ ] که آن را در تقاویم نیروز معتضد نویسند تا عادت نوروز و افت
معتضد بالغتنامه دهخدامعتضد با. [ م ُ ت َ ض ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) ابوبکربن المستکفی عباسی پس از مرگ برادر خود حاکم در مصر خلافت یافت (در جمادی الثانیه ٔ 753 هَ . ق .) و امیر مبارزالدین محمد در فارس و یزد و کرمان خطبه به نام او خواند. (تاریخ الخلفاء سیو
معتضد بالغتنامه دهخدامعتضد با. [ م ُ ت َ ض ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) احمدبن طلحة (الموفق باﷲ)بن جعفر (المتوکل باﷲ). مکنی به ابوالعباس شانزدهمین خلیفه ٔ عباسی (242 - 289 هَ . ق .) در بغداد ولادت و نشأت یافت و در همانجا در
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) معتضد مکنی به ابوالعباس . شانزدهمین خلیفه ٔ عباسی (279 - 289 هَ . ق .). رجوع به معتضد شود.
ابوالعباسلغتنامه دهخداابوالعباس . [ اَ بُل ْع َب ْ با ] (اِخ ) احمد معتضد. شانزدهمین خلیفه ٔ عباسی از سال 279 تا 289هَ . ق . رجوع به معتضد... شود.
حلاجیلغتنامه دهخداحلاجی . [ ح َل ْ لا ] (اِخ ) یحیی بن ابی حکیم . از پزشکان معروف و مخصوص معتضد خلیفه بوده و کتاب تدبیر الابدان النحیفةالتی قد غلبت علیه الصفرا را برای معتضد نوشته است . (الفهرست ).
هارونلغتنامه دهخداهارون . (اِخ ) ابن عبداﷲ الشاری الصفری . پیشوای صفریة در ایام معتمد و معتضد عباسی . مردی شجاع و غارتگربود و در اطراف موصل خروج کرد. عده ٔ زیادی از او تبعیت کردند. در سال 282 هَ . ق . معتضد با وی به جنگ پرداخت . و شکست در سپاه هارون افتاد. بزر
معتضد بالغتنامه دهخدامعتضد با. [ م ُ ت َ ض ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) ابوبکربن المستکفی عباسی پس از مرگ برادر خود حاکم در مصر خلافت یافت (در جمادی الثانیه ٔ 753 هَ . ق .) و امیر مبارزالدین محمد در فارس و یزد و کرمان خطبه به نام او خواند. (تاریخ الخلفاء سیو
معتضد بالغتنامه دهخدامعتضد با. [ م ُ ت َ ض ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) احمدبن طلحة (الموفق باﷲ)بن جعفر (المتوکل باﷲ). مکنی به ابوالعباس شانزدهمین خلیفه ٔ عباسی (242 - 289 هَ . ق .) در بغداد ولادت و نشأت یافت و در همانجا در
معتضد موحدیلغتنامه دهخدامعتضد موحدی . [ م ُ ت َ ض ِ دِم ُ وَح ْ ح ِ ] (اِخ ) علی المعتضدبن ادریس المأمون بن یعقوب المنصور ملقب به المعتضدباﷲ و مکنی به ابوالحسن (متوفی به سال 646 هَ . ق .) از خلفای موحدین مراکش است که پس از وفات برادرش رشید به سال <span class="hl" d
معتضدبالغتنامه دهخدامعتضدبا. [ م ُ ت َ ض ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) داودبن محمد (متوکل علی اﷲ)بن معتضد اول (ابی بکربن سلیمان ) مکنی به ابوالفتح و ملقب به معتضدباﷲ ثانی (755 -845 هَ . ق .) از خلفای دولت عباسی مصر است . به
معتضدبالغتنامه دهخدامعتضدبا. [ م ُ ت َ ض ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) عبادبن محمدبن اسماعیل بن عباد لخمی (متوفی به سال 464 هَ. ق .) از فرزندان نعمان بن منذر و دومین پادشاه دولت عبادیه در اشبیلیه ٔ اندلس است . وی پس از وفات پدر به سال <span class="hl" dir="l
نوروز معتضدلغتنامه دهخدانوروز معتضد. [ ن َ / نُو زِ م ُ ت َ ض ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) روز اول خردادماه بود. (یادداشت مؤلف از تاریخ قم ص 146). پس نوروز بنهاد [ معتضدباﷲ ] که آن را در تقاویم نیروز معتضد نویسند تا عادت نوروز و افت