ترجمه مقاله

معتقد

mo'taqad

آنچه انسان به آن عقیده دارد؛ عقیده؛ اعتقاد.

۱. باورمند، عقیدهمند، باایمان، مومن، موقن
۲. گرونده ≠ بیاعتقاد، منکر

باورمند

ترجمه مقاله