معروفیتلغتنامه دهخدامعروفیت . [ م َ فی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) معروف بودن . شهرت . اشتهار. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
معرفتلغتنامه دهخدامعرفت . [ م َ رِ ف َ ] (ع اِمص ) شناختگی و شناسایی . (ناظم الاطباء). شناسایی . شناخت . آشنائی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و آنکه در سایه ٔ رایت علما آرام گیرد تا به آفتاب کشف نزدیک افتد به مجرد معرفت آن چندان شکوه در ضمیر او پیدا آید که اوهام نهایت
معرفتدیکشنری فارسی به انگلیسیcivility, cognition, cognizance, cultivation, decencies, education, finish, knowledge, nicety, politeness