25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
مفتش مذهبی
inspector
کارپژوه
inquisitor
inquisitors
inspectors
دلمج
بازرس
منهی
کارپژوه
جستوجوی متن
inspector
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازرس، مفتش
کارپژوه
فرهنگ فارسی عمید
کارپژوهنده؛ مفتش؛ بازرس.
inquisitor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازجو، مفتش عقاید
inquisitors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجرمان، مفتش عقاید
inspectors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازرسان، بازرس، مفتش
بیشتر
۴۶ واژه در متن