مقاربتلغتنامه دهخدامقاربت . [ م ُ رَ / رِ ب َ ] (از ع ، اِمص ) مقاربة. نزدیکی . قربت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : بسیار از امیر محمود شنودم که گفت این مقاربت ما با ترکمانان از ضرورات است . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص <span class="hl" dir="l
مقاربتیلغتنامه دهخدامقاربتی . [ م ُ رَ / رِ ب َ ] (ص نسبی ) منسوب به مقاربت .- امراض مقاربتی ؛ بیماریهایی که بر اثر نزدیکی و همخوابگی زن و مرد با هم پیدا شود. بیماریهای آمیزشی .
مقاربتیلغتنامه دهخدامقاربتی . [ م ُ رَ / رِ ب َ ] (ص نسبی ) منسوب به مقاربت .- امراض مقاربتی ؛ بیماریهایی که بر اثر نزدیکی و همخوابگی زن و مرد با هم پیدا شود. بیماریهای آمیزشی .