مقتدا؛ سرکرده؛ سردسته؛ پیشرو؛ راهنما؛ امام.
(قُ وِ) [ ع . قدوة ] (ص .) پیشوا، مقتدا.
پیشوا، رئیس، رهبر، زعیم، قاید، مقتدا
۱. الگو، سرمشق، نمونه ۲. پیشوا، مقتدا
۱. قدوه؛ مقتدا؛ پیشوا؛ پیشرو.۲. الگو؛ سرمشق.