۱. پیشرفته؛ پیشافتاده.
۲. پیشفرستادهشده.
۳. [مقابلِ مؤَخَّر] [مجاز] پیشرو؛ جلو.
〈 مقدم داشتن: (مصدر متعدی) کسی یا چیزی را پیش انداختن.
۱. ارجح، اولی، برتر، اولویتدار، دارای تقدم
۲. پیشگام، پیشاهنگ، پیشرو
۳. پیشوا، رهبر، قاید
۴. پیش، پیشین، سابق، مسبوق ≠ موخر