مقر پلیس
جا مکان مقر
مقر، بنگاه، بساط.
( ~.) (ص .) خَستو، مقر، معترف ، کسی که اعتراف می کند.
کسی که به امری اقرار و اعتراف میکند؛ مقر؛ معترف؛ اقرارکننده.