مقهور خواب شدن
غلبۀ حق بر بنده که او را مجذوب و مقهور خود سازد.
تسخیر، مطیع کردن، رام کردن، مقهور ساختن، تسلیم کردن
ضعیف، مطیع کردن، رام کردن، مقهور ساختن، تسلیم کردن
زیر پا گذاشتن، انقیاد، اطاعت، مطیع سازی، مقهور سازی